پُر مروارید شوقِ تو صدف های دریا آسمونی بی کَرونی، یابن حیدر یا مجتبی یا حبیبی، یا طبیبی، یابن حیدر یا مجتبی پُر مرواریدِ شوقِ، تو صدف های دریا روی دستا گل می باره از بالا بالا برای دل های عاشق، صلواتی شد رفتنِ تا عرش اعلی مادر عالم، مادر شد، پدر امت، شد بابا نیمه ی ماه و شبِ عاشق شدن شد اسم سفره ی خدا بیت الحسن شد سرخ و سبزِ سفره ی افطار امشب سفره دارِ مرشدِ حسین و زینب آسمونی بی کرونی، یابن حیدر یا مجتبی یا حبیبی، یا طبیبی، یابن حیدر یا مجتبی ای که نورِ سیمای تو، آتیش تور موسی تو مدینه، خونت عرشِ معراج عیسی شده با دست ابراهیم، به اشاره ی اَبروی تو، کعبه مهیا تو حکومت داری آقا، بعدِ حیدر بر این دنیا توی جامِ سبز من پُر از شرابه از شمیمِ این شراب، حالم خرابه دل به من میگه که این مستی حلاله عاشقی کردن بدون تو محاله عطر یادت، جاریِ با، عطر کوثر یابن زهرا یابن یاسین، یابن طاها یابن حیدر، یابن زهرا آسمونی بی کرونی، یابن حیدر یا مجتبی یا حبیبی، یا طبیبی، یابن حیدر یا مجتبی یه ستاره بعد از خورشید، میشه تو عالم پیدا پسر اول میرسه از نسلِ مولا روزیِ کل هستی رو، خدا میبخشه بعد از هر لبخند زهرا دیدنش احساسی داره، که لطیفِ مثل رویا این تویی که پیرِ مکتبِ حسینی این منم پیرو مکتبِ خمینی ای دلیلِ آیه های قُل هُوَ الله بی قرارِ تو منم، الحَمدُلله عاشقونه، بی بهونه، بی قرارم یابن زهرا آرزومه، روی پاهات، سر بذارم یابن زهرا
برگرفته : http://nayedel.ir |